گوهر پنهان بقیع (س)

 

 
خوشا آنان که جانان می شناسد
طریق عشق و ایمان می شناسند
بسی گفتیم و گفتند از شهیدان
شهیدان را شهیدان می شناسند
 
ای شهیدان!
از همان لحظه ای که تقدیر ما را از شما جدا کرد تاکنون یاد شما، خاطره های دنیای پاک شما،
امیدحیاتمان گشته، ما به عشق شما زنده ایم و به امید وصل کوی شما زنده ایم.
اما شما،علی الظاهر دلیلی ندیدیدکه اوقات پر ارجتان راصرف ماکنید! چه بگوئیم؟ راستی چگونه حرف دلمان را فریادکنیم که بدانید برما چه می گذرد؟
مگر خودتان نمی گفتیدکه ستونهای شب عملیات،ستون گردان نیست،ستون عشق است،ستون دلهای سوخته ای است که با خمیرمایه ی اشک وسوز به هم گره خورده اند.
پس چرا؟چرا؟ هیچ سراغی از ما نمیگیرید؟با اینکه تمام روز وشب ما برشما عیان است،تمام ناگفته هایمان را میدانید، تمام نا نوشته هایمان را میخوانید،تمام پنهان و کردارمان را می بینید!
اگر قطره ی اشکی آرام آرام به دور از چشم های نامحرمان برگونه هایمان می لغزد شما میدانید چه خاطره ای ناگهان از ذهن ما گذشته و آسمانش را ابری کرده.
اگر در برابر ناکسانی که آرزوی گریستن ما را دارند به مصلحت لبخند میزنیم، شما خوب میدانید این لبخند معجزه ی آتش سوزانی است که در فضای قلبمان برگرفته است.
اگر به غروب علاقه داریم خوب میدانید چرا! اگر به هوای ابری!شما میدانید چرا! اگر به چادر شما میدانید چرا! اگر به سنگ شما میدانید! اگربه خاک،اگربه آب، اگربه رودخانه، به دشت، به کوه،نمکزار شما میدانید چرا!
 به ادامه مطلب بروید.

 



ادامه مطلب ...
دو شنبه 27 آذر 1391برچسب:, :: 19:17 ::  نويسنده : زهرا

تازه اسیر شده بود....در آن اردوگاه رسم بود که به محض ورود اسرا،آنهارا با بدن برهنه از روی خرده شیشه هاغلت می دادند...آن لحظه یادحرف یکی ازدوستانش در قبل اسارت افتاد،گفته بودکه هر وقت در حین اسارت مشکلی برایت حادث شد...دستت را روی قلبت بگذار وبگو:

السلام علیک یا اباالصالح المهدی ادرکنی...

اوهم در همان زمان سلام داد...انتظارداشت که بعداز سلام گفتنش نظر افسران سنگ دل بعثی برگرددوآنها منصرف شونداما نشدند...

اورا غلت دادند...ندانست چرا اما خیلی دردش نگرفت....اما درد شکسته شدن دل وکمک نکردن امام زمان بدجورآزارش میداد...

شب امام زمان را به خواب دید...با گلایه از آقا پرسید :چرا امروز به کمکم نیامدید؟

آقا پیراهنش را کنار زد.

اسیر ایرانی دید که بدن آقا پراز زخم است.پرسید :آقا چه شده؟

آقا فرمود:وقتی تو از ما کمک خواستی ،آن لحظه ای که داشتی غلت میخوردی ودردمیکشیدی من نیزدر درد تو سهیم بودم...به همین علت بود که زیاد به تو فشار ودرد نیامد....

***



آقا شکایتی از حال این روزهایم...از درد دوریت ندارم....هستی کنارم...شایدمن تورا نمی بینم....شایداگرنبودی اوضاع خیلی بدتر از این بود...شاید یک جای دیگراز زندگی ام ایستاده ای...و داری امداد می رسانی به این شیعه مضطرت...نمی دانم آقا...هیچ نمی دانم....فقط دعایم کن که سخت محتاجم...دعای تو معجزه می کند...دعای تو همه حالهای بد را خوب می کند...

آقافقط دعایم کن...

چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:, :: 2:15 ::  نويسنده : زهرا

وصیت نامه جانباز شهید احمد بابکان

بايد بدانيم كه سه چيز انسان را بهشتي و جهنمي‌ مي‌كند:

1- تفكر

2- سكوت

3- كلام

هر نگاهي نيست در او سودي، و هر كلامي‌ كم نيست در آن ياد خداوند، پس او تقوي است،

و سكوتي كه در آن فكر نباشد پس غفلت است، پس خوشا به سعادت كسي كه نظر او

عبرت است و در سكوتش فكر كردن باشد و حرف زدنش ذكر خدا باشد، گريه كند بر خطايش

و مردم از او در امان باشند، بابت چشم و زبان و ...

سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:, :: 23:7 ::  نويسنده : زهرا

خبرگزاری فارس: روز گذشته و در روز عاشورا تربت گرفته شده از قبر مبارک امام حسین(ع) که در موزه عتبه حسینی(ع) قرار دارد به سرخی خون گرائید.




ادامه مطلب ...
دو شنبه 27 آذر 1387برچسب:, :: 2:23 ::  نويسنده : زهرا

 

خدایا ....

خدایا! کمکم کن؛ پیمانی را که در طوفان با تو بستم در آرامش فراموش نکنم.

 

دو شنبه 27 آذر 1386برچسب:, :: 18:15 ::  نويسنده : زهرا

جان دادن در آغوش امام حسین (ع(

پست نگهبانیش افتاده بود نیمه شب. سر پست نشسته بود رو به قبله و اطرافش را می پایید.داشت با

خودش زمزمه می کرد.نفر بعدی که رفت پست رو تحویل بگیره ، دید مهدی با صورت افتاده روی

زمین.خیال کرد رفته سجده.هر چی صداش زد صدایی نشنید. اومد بلندش کنه دید تیر خورده توی

پیشونی اش و شهید شده.

فکر شهادتش اذیتمون می کرد.هم تنها شهید شده بودو هم ما نفهمیده بودیم.خیلی خودمون رو

خوردیم.تا این که یک شب اومده بود به خواب یکی از بچه ها و گفته بود:نگران نباشین!همین که تیر

خورد به پیشونی ام به زمین نرسیده  افتادم توی آغوش امام حسین علیه السلام!

شهید مهدی شاهدی

 

 



ادامه مطلب ...

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

درباره وبلاگ
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان فرهنگی و آدرس z-as.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 2
بازدید کل : 23845
تعداد مطالب : 16
تعداد نظرات : 14
تعداد آنلاین : 1

Alternative content